ببینید | ماجرای ربوده شدن پدر علم ژنتیک ایران از زبان خودشان
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۵۰۸۳۱
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
دکتر فرهود، در خصوص جزییات ماجرای آدم ربایی، میگوید: افرادی در ابتدا خود را ماموران امنیتی معرفی کرده بودند من را سوار خودرو کردند.
وی افزود: زمانی که سوار خودرو شدیم، دو نفر به همراه من در عقب خودرو و نفر سوم نیز رانندگی کرد که در آن لحظه از آنها پرسیدم که «کجا داریم میریم»؟ آنها گفتند که گروهی را در خانهای دستگیر کردهایم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دکتر فرهود در اظهارات خود به شناسایی آدم رباها اشاره می کند و میگوید: متوجه شدم که یکی از این افراد نادر است، فردی که برای ما کار میکرد.
پدر علم ژنتیک ایران ادامه داد: نادر با صدای خطاب به من و درحالی که فحاشی میکرد گفت: همین جا تکه تکهات میکنم.
پروفسور فرهود گفت: روز دوشنبه ساعت ۸:۳۰ بعد از اینکه برای من صبحانه آوردند به من گفتند که ما میرویم و تو باید اینجا بمانی که من در جوابشان گفتم که نه من هم با شما میآیم که به یک باره نادر با لگد زدن به درب اتاق به من گفت که یکماه اینجا خواهی بود.
وی افزود: متهمان به من گفتند که زندگی نادر را به هم ریختی که من گفتم چرا مگر چه کاری انجام دادم که زندگی وی به هم ریخته است؟ در ادامه متوجه شدم که منشی که برای من کار میکرده است حدود یک سال با نادر در ارتباط بوده و بعد از ازدواج با وی از یکدیگر جدا شدند که در ادامه باعث و بانی این اقدام را از چشم من دیده و عنوان کرد که مسئول تمام بدبختیهای من تو هستی.
پدر علم ژنتیک اظهار کرد: نادر مدعی شد که در قضیه جدا شدن از همسر دومش که منشی من بوده، خانه خود را فروخته است و در ادامه مدعی شد که آن زمان خانه من با ارزش بود و حالا باید برای من خانه بخری.
وی افزود: در ادامه بر سر مبلغ ۳.۵ میلیارد تومان توافق کردیم که به نادر پرداخت کنم و وی از من یک ضمانت خواست تا تضمین کند این پول به دستش خواهد رسید که برای انجام این کار به یک شعبهای از بانک رفته و در آنجا فرمی مبنی بر انتقال پول به حساب نادر را به مبلغ ۴ میلیارد تومان پر کردیم.
پرفسور فرهود ادامه داد: متصدی بانک از ما پرسید که این انتقال برای انجام چه کاری است که نادر در جواب وی گفت قرار است تا این فرد یعنی من، برایش خانهای بخرد و این پول هم برای انجام آن کار است که در ادامه متصدی بانک گفت برای انجام این کار باید سند خانه را بیاورید.
وی افزود: از آنجایی که سند خانهای در کار نبود، نادر به متصدی گفت که به جای خرید خانه در برگه درج شود که این پول بابت بدهی قرار است انتقال پیدا کند.
پدر علم ژنتیک ایران بیان کرد: همان لحظه اعلام کردم که چنین پولی در حساب من نیست که در ادامه متصدی بانک با بررسی حساب بانکیام اعلام کرد که چنین مبلغی در حساب من موجود نیست که سرانجام از بانک خارج شدیم.
وی افزود: قرار شد تا در تهران به آنها پول بدهم، زمانی که به تهران آمدم ۳۵ ساعت بود که هیچ غذایی نخورده بودم و تمام این مدت من را زجر کش کردند، حدود ۲۰ دقیقه به ساعت ۱۹ به کلینیک خودم رسیدم.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: پدر علم ژنتیک برای انجام من گفت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۵۰۸۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای نسبت فامیلی علیرضا قربانی با داور «محفل» از زبان احمد ابوالقاسمی + فیلم
احمد ابوالقاسمی، قاری قرآن و داور برنامه «محفل» در برنامه «جعبه سیاه» شبکه افق در پاسخ به سوال امیر عضد درباره خواننده مورد علاقهاش گفت: من شجریان را خیلی میپسندم. چون او یک استثناست. ولی، چون آقای علیرضا قربانی فامیلم است، صدای آقای قربانی هم دوست دارم. او پسر داییام است.
این قاری قرآن در پاسخ به واکنش تعجببرانگیز عضد گفت: به من نمیآید پسر داییام خواننده باشد؟ البته خوانندگی به صدا ربطی ندارد، به هوش موسیقایی ربط دارد.
ابوالقاسمی در پاسخ به این سوال که خاطرهای از معجزات قرآن در زندگی دارید؟ گفت: ترکش زمان جنگ خیلی به من خدمت کرد. من در سال ۱۳۷۰ در مسابقات قرآن جانبازان شرکت کردم و رتبه اول شدم. از همان طریق در مسابقات کشوری شرکت کردم و بعد به مالزی رفتم. خلاصه مسیر ورودم به مسابقات جهانی را ترکش برایم باز کرد. در مدینه بودم، که آقای محمد عباسی یکی از قاریان قرآن گفت که مسجدالنبی برویم و چند رکعت نماز بخوانیم، تا حالمان خوب شود.
داور برنامه «محفل» تعریف کرد که آن زمان آقای عباسی گفت که به من حس روضه دست داده است. بلد هستی روضه بخوانی؟ من هم درِ گوش ایشان شروع به خواندن کردم. او گریه کرد و گفت که انشاءالله مزد روضهات را حضرت زهرا (س) بدهد. گفتم یا فاطمه زهرا (س) یکی از آرزوهایم این است که امسال در مسابقات قرآنِ مالزی اول شوم.
این قاری قرآن ادامه داد: ما در استان تهران در مسابقات قرآن اوت شدیم. منی که میخواستم در مسابقات جهانی اول شوم، یک آیهای در تهران به من افتاد، که بلند بود و بخاطر ترکش در سینهام نمیتوانستم بخوانم. به همین دلیل، کوتاه کوتاه خواندم و ۷ نمره از دست دادم. از آنجایی که در مسابقات قرآن جانبازان اول شده بودم، گفتند نباید در مسابقات استانی شرکت میکردی و باید مستقیم به مسابقات کشوری میرفتی. در مسابقات کشوری شرکت کردم و موانع پیشرویم زیاد بود، که قابل گفتن نیست. آنها میخواستند به ناحق فرد دیگری را جای من بفرستند.
وی در پاسخ به سوال عضد که در مسابقات قرآن هم پارتیبازی هست؟ توضیح داد: بله، تا دلتان بخواهد. البته الان پارتیبازی کم شده است. اما آن زمان بیخودی میخواستند فرد دیگری را جای من بفرستند، که بین دو نفر دعوا شد و از لجِ همدیگر مرا به مسابقات مالزی فرستادند. البته حضرت زهرا (س) دعای مرا پذیرفته بود، که فیل هم نمیتوانست دعای مرا تغییر دهد، چه برسد به آن دو نفر. یک ماه قبل از رفتنم یکی از اساتید به من گفت حاج احمد شما از آیه ۲۳ سوره اسراء به اندازه ۱۲ دقیقه طبق استاندارد مسابقات جهانی تلاوت کن.
داور برنامه «محفل» ادامه داد: من هم آیات را آهنگسازی کردم. وقتی مالزی رفتم، خطاب به حضرت زهرا (س) گفتم، یا حضرت زهرا یک آیه خوش دست برایم انتخاب کن. از بین شش هزار و خوردهای آیات قرآن، آیه ۲۳ سوره اسراء به من افتاد؛ آیهای که حدود یک ماه قبل خودم برای خواندنش آماده کرده بودم. آیا این معجزه نیست؟
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیابوالقاسمی در پاسخ به این سوال که قاریان قرآن باید تغذیهشان ملاحظات داشته باشند؟ گفت: حتماً. امثال چای، قهوه و آب یخ را نباید بخورند. آرزویم خوردن یخ در بهشت است، که نمیتوانم بخورم. دو سه بار یخ در بهشت خوردم، اما تا دو سه ماه اثرش روی صدایم بود. غذاهایی هم که منجر به رفلاکس معده میشود، نباید خورد.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری رادیو تلویزیون